سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بر دلت جامه پرهیزگاری بپوشان تا به دانش برسی [از سفارشهای خضر به موسی علیه السلام]
 
سه شنبه 102 مرداد 24 , ساعت 7:3 عصر

با توجه به تابعیت غیر ایرانی در حملات تروریستی اخیر به حرم مطهر حضرت احمد بن موسی(علیه السلام) لازم است متوجه مقاصد و مفاسد تهدید مهاجرهراسی در جامعه بود و هرگونه سیاست‌گذاری در حوزه خبر یا اقدامات انتظامی و امنیتی، با ظرافت و حساسیت ویژه در عرصه عموم صورت پذیرد.

محمد محمودی‌کیا، عضو هیئت علمی پژوهشکده امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی 

حمله تروریستی مجدد به حرم حضرت احمد بن موسی(علیه السلام) در شیراز توسط عوامل وابسته به جریان تکفیری دیگر بار قلوب مؤمنان و ارادتمندان به خاندان عصمت و طهارت را جریحه‌دار کرد و با به خاک و خون غلتیدن زوار آن حرم مطهر، داغ پیشین را زنده نمود. با این حال، هر چند شهادت مظلومانه و جراحت تنی چند از زائرین آن بارگاه مطهر و حرم امن الهی تلخکامی ابدی بر جان هر انسان آزاده‌ای می‌نشاند اما مرور برخی زوایای این حادثه مؤلمه می‌تواند مبنایی برای سیاست‌گذاری‌های نوین فرهنگی، تربیتی، سیاسی و امنیتی در عرصه ملی و بین‌المللی باشد که در این نوشتار مروری کوتاه بر برخی مهمترین آنها خواهم داشت:

1. طبعاً مبارزه با جریان تکفیر و کانون‌های بازتولید بنیادگرایی دینی، نیازمند یک عزم فراگیر در جوامع اسلامی و غیر اسلامی است به صورتی که هرگونه حمایت نرم‌افزاری و لجستیکی از سرمنشأ آن قطع و معدوم گردد، لذا در این زمینه نیازمند همکاری فراگیر با سازمان‌های بین‌المللی دولتی و غیردولتی، تعامل هر چه نزدیک‌تر میان رهبران ادیان و مذاهب و به طور خاص افزایش سطح مناسبات و همکاری‌های منطقه‌ای برای مقابله با تهدید تروریسم هستیم.

2. با توجه به حضور نقطه‌ای و پراکنده گروه‌های تروریستی در منطقه و به طور عمده در برخی مناطق در سوریه، عراق، افغانستان، و پاکستان، پیشنهاد می‌شود از تمامی ظرفیت‌های همکاری منطقه‌ای و نیز برخی کنشگران و‌ ذی‌نفعان همچون روسیه، برای مقابله با خطر بازخیزش گروه‌های افراط‌گرا بهره‌برداری نمود. تجربه موفق ائتلاف نیروهای مقاومت با روسیه در قبال بحران داعش در سوریه، می‌تواند تکرار و با شدت و قوت بیشتری ادامه پیدا کند.

3. با توجه به تابعیت غیر ایرانی در حملات تروریستی اخیر به حرم مطهر حضرت احمد بن موسی(علیه السلام) لازم است متوجه مقاصد و مفاسد تهدید مهاجرهراسی در جامعه بود و هرگونه سیاست‌گذاری در حوزه خبر یا اقدامات انتظامی و امنیتی، با ظرافت و حساسیت ویژه در عرصه عموم صورت پذیرد و به پیوندهای تاریخی دیرینه با مهاجران افغانستانی توجه داشت هر چند وجود برخی آسیب‌ها و تهدیدها در مقابل جمعیت قابل توجه مهاجران غیرایرانی قابل انکار نیست؛ امری که بر اکثریت جامعه مهاجران صدق نداشته و تجربه زیسته ایرانیان در طی سالیان متمادی بر صدق این مدعا تأکید و تأیید دارد.

4. هر چند این حادثه و حوادث مشابه دیگر در هر کجای عالم قلب هر انسان آزاده‌ای را به رنج وامی دارد، با این حال در حادثه اخیر می‌توانست عمق فاجعه به صورت دیگری رقم خورد که اراده حضرت باری‌تعالی (جلت قدرته) بر این مقدر گشت تا با رشادت مؤمنانه و درخور تحسین یکی از کارگزاران دلاور و غیور آن حرم مطهر، از بروز حادثه تلخ و جبران‌ناپذیر اجتناب به عمل آید که مرور چندین و چند باره صحنه مواجهه قهرمانانه و با دستانی خالی در برابر مهاجم تکفیری مسلح، قدرت نیروی ایمان در ایجاد ثبات قدم و اطمینان در هنگامه بروز ترسی ذاتی و طبیعی در نهاد بشر در مواجهه با خطری فوری را یادآور می‌نماید که «الا ان اولیاء الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون.»

این روحیه که حس شجاعت و فداکاری را در نهاد انسان به فعلیت می‌رساند و هر گونه ترس فطری را از انسان به دور نگاه می‌دارد تا با دستانی خالی به سمت یک تهدید فوری و ناشناخته حمله‌ور شود، از مهم‌ترین زوایای این حادثه تلخ است که رمز استمرار حرکت انبیا و فرهنگ توحیدی در طول تاریخ را می‌توان در ظرفیت تربیتی معارف ناب انسان‌ساز مکتب انبیای عظام الهی جست‌وجو کرد. از این منظر لازم است جوانب روانشناختی و تربیتی این اقدام دلاورانه و دیگر نمونه‌های زمانه اکنون ما مورد بررسی و مداقه علمی قرار گیرد تا با ابزارهای مناسب نسبت به جامعه‌پذیری آن اقدام نمود.

5. حمله مجدد به حرم مطهر حضرت احمد بن موسی (علیه السلام) حکایت از آن دارد که جریان ترور و تکفیر از حمایت اطلاعاتی و لجستیکی دستگاه‌های اطلاعاتی بیگانه و معاند و به صورتی گسترده برخوردار است که همگی هدفی مشترک و نهایی مبنی بر ناامن‌سازی جامعه ایرانی را دنبال می‌کنند. لذا حفظ آمادگی و ارتقای سطح هوشیاری هر چه بیشتر نهادهای ضامن امنیت کشور در این برهه خاص از زمان ضروری می‌نماید تا هرگونه اقدام برای ناامن‌سازی ایران، از کانون آن مورد شناسایی قرار گرفته و خنثی شود.

6. همزمانی این حمله تروریستی با اقدامات موهن در زمینه هتک حرمت به مقدسات اسلامی همچون رخدادهای سریالی قرآن‌سوزی در برخی از دول اروپایی، می‌تواند نشانه‌ای برای یک سیاست و برنامه برای احیای جریان‌های افراط‌گرا در جوامع اسلامی باشد. لذا پیشنهاد می‌شود جمهوری اسلامی ایران از بستر مناسبات و ظرفیت‌های سازمان همکاری اسلامی، برای به فعلیت رساندن یک اراده جمعی بدین منظور بهره‌برداری مطلوب نماید. این مهم با عادی‌سازی روابط با پادشاهی عربستان سعودی، افزایش تحرک دیپلماتیک برای بازگشت به حالت عادی در روابط با جمهوری آذربایجان و ادامه گفت‌وگوها برای عادی‌سازی روابط با جمهوری عربی مصر می‌تواند با شتاب بیشتری مدنظر سیاست‌گذاران و کارگزاران روابط خارجی کشور قرار گیرد.

7. از دیگر سو، همزمانی این رخداد تلخ با برخی تحولات منطقه‌ای همچون افزایش سطح تنش‌های دریایی با آمریکا و حضور هزاران تفنگداران ارتش ایالات متحده در نقاط همجوار مرزهای دریایی ایران به بهانه صیانت از کشتی‌های تجاری و نفتی، طی هفته‌ها و روزهای اخیر و نیز ادامه تلاش‌ها برای عادی‌سازی روابط اعراب و اسرائیل و به طور مشخص تلاش‌ها برای تمهید عادی‌سازی روابط عربستان و اسرائیل، می‌تواند در این چارچوب مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد که غرب و هم‌پیمانان منطقه‌ای آن از ایده مشغول‌سازی ایران به چالش‌های داخلی استقبال و یا حمایت می‌کنند تا از طریق آن مجالی برای کنشگری فعالانه جمهوری اسلامی در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی فراهم نیاید و ایران لاجرم از تغییر در اولویت‌های خود در عرصه خارجی به سود غلبه بر چالش‌های داخلی باشد.

لذا با توجه به پیچیدگی موضوع و اهمیت آن، نیازمند اتخاذ سیاست‌گذاری ها در چارچوب شکل بهینه شده‌ای از ترکیب قدرت نرم و سخت هستیم تا ضمن غلبه بر چالش‌های سیاست داخلی، از هم‌افزا شدن آن با چالش‌های ناشی از سطح نظام نیز اجتناب به عمل آید.

8. ترمیم شکاف‌های بین نسلی و جبران نقاط گسست اجتماعی ناشی از عدم توازن در عدالت اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در جامعه، بازسازی قدرت اجتماعی و ارتقای سرمایه اجتماعی در شرایط فعلی از اهم وظایف سازه حکمرانی و کارگزاران آن است‌. چرا که به نظر می‌رسد هدف اصلی از تعقیب پروژه ناامن‌سازی ایران، تحریک و فعال نمودن همین گسل‌های اجتماعی باشد تا از رهگذر آن بتوانند از انرژی مکتوم در جامعه علیه نظم و نظام مستقر بهره‌جویی نمایند. لذا هر آنچه پیوند میان جامعه و الگوی نظم سیاسی و کارگزاران و عاملین آن تقویت شود، طبعا اجرای این قسم پروژه‌ها از دستور کار و یا حداقل از اولویت خارج خواهد شد.

9. با توجه به در پیش بودن انتخابات مجلس شورای اسلامی در ماه های پایانی سال جاری به نظر می رسد، این دست اقدامات بی ثبات کننده در جهت ایجاد اخلال در نظم عمومی و برهم زدن فضای سیاسی و ایجاد تنش در جامعه در دستور کار سرویس های بیگانه و عوامل داخلی آن قرار گرفته که این امر نیازمند هوشیاری نهادهای امنیتی از یک سو و آگاهی بخشی به آحاد جامعه از سوی دیگر است.

بر این اساس چنانچه فکری عاجل برای تقویت همبستگی ملی و تعمیق احساس تعلق خاطر جمعی و فراگیر به مفاهیمی بسیط همچون اسلامیت و ایرانیت نشود، می‌شود انتظار داشت همچنان شاهد تداوم سیاست‌هایی بود که هدم هر دوی این مفاهیم را دنبال می‌کنند.

محمد محمودی‌کیا، عضو هیئت علمی پژوهشکده امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ